Sunday, March 25, 2012

مرثیه

تو،  تو؟  تو دوری

دوری؟  

دور؟ کجا؟

تو دوری از  بَرُم؟  

برَ... بَر...بر

دل

دل؟  دلم؟  دل در برم؟  

نیست؟  نیستی؟‌

تو دوری از برم دل در برم نیست؟

هوا....هوا....

هوا

هوا

هوای دیگری؟‌ کی؟ من؟  تو؟‌  من؟  تو؟

در سرم نیست‌ 

سرم؟‌ من؟  تنم؟  دستم

تو دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست

تو دوری

تو دوری

هوا

هوا

هوا

Monday, March 12, 2012

"I got Life." A soapy doapy story.

I got a new disease, just recently. It hurts. It started with a mental cold, water coming out of my eyes and I shiver during the night and I have pain in my chest several times during the day. Sometimes I miss places, sometimes I miss people, sometimes I want to be alone, sometimes I wish I was nowhere. Feelings come and go and many times it hurts, but when it doesn't, it feels quite OK.

I have been to the doctor's a couple of times. The last time I'd been there, today, he said  "I am afraid you got a terminal disease, it's called Life, kills slowly and painfully."

He also added that about fifty percent of humans are suffering from it. The rest, have had it and are gone now, they just have not realized it yet, it takes time.

He said no cure nor medicine, once I asked about the treatment. What should I do now doc, he grinned, "What should you do with Life? The life, you should just live it." replied the doc.

Thursday, March 01, 2012

دلتنگیها

از عمده دلتنگی های این روزهای من که شیر اشکهایم را باز نگه میدارد،  مردم این شهر همدیگر را بغل نمیکنند.  نه مردم. همین دوستا.  بغلشان هم که میکنی همچین ناراحتشان میشود که تنهاییت ده برابر تنهاتر شود

بعد هر از گاهی ور میدارند یک تابلو میگیرند دستشان '' فری هاگ'' راه میافتند تو خیابان پی بغل کردن مجانی

اصلا همه چیشان به همه چیشان قاتی دارد. بغل نکردنشان سر حفظ کردن حریم و این حرفها نیست.  به خدا من آنجا که آدمها را بغل میکردم حریم هایم بیشتر از اینجا حفظ بود. انگار فقط زورشان میآید نزدیک شوند.  همان دستی هم که دراز میکنند که بگیری گرم نیست.  سریع پس میکشند.  میترسند از هم انگار،  میترسند مهربانیهاشان واگیر داشته باشد انگار،  بغلشان کنی چیزی از مهرت بهشان بماسد یا برعکس