Sunday, October 20, 2013

سیال مه آلود توهم زندگی

آتش میکند در دل این سرخ و زرد درختها در هوای مه آلودِ  ونکوور
 بعد، آن وقت که در ایوان خانه ای در طبقه ی پانزدهم هم ایستاده ای و دورت خالی از دنیاست.  مِه  اکنون ات را تنگ در آغوش میگیرد، تمام دنیا خیالی میشود، لابد، تنها برهنه حقیقتی سبک میماند در توازن سنگین نفس های مرطوب،  که تو در توهمی ایستاده ای که توهم همیشه ات را در خود فرو میکشد، به پوزخند زمزمه میکند بیخیال

No comments: