Wednesday, September 07, 2011

بال

گفت بغل میخوای؟

نه اگه ازش زنده در بیام

گفت کاری هس من بکنم؟

نه،  نه اگه نمیتونی آزادم کنی

میدونستم لبخند میزنه. صورتش باز میشه.  گفت تو آزادی.  اون یکی بالتم بهت میدم

بعد یک ماه

مثل دیوونه ها زدم زیر گریه

No comments: