Friday, October 21, 2011

.

خودمو پیدا کرده بودم که بسته قرص ترامادول و که از دستشون کشیده بودم گرفته بودم جلوش شاکی سرش داد میزدم که '' این چیه؟‌ اینو برای چی بهت دادن؟  مگه دکتر اینو با نسخه بهت نداده؟ " ماتش برده بود، گف چرا.  گفتم داروی نسخه دار و داری میدی به بقیه بخورن؟‌ جرمه،  میدونی؟  حق نداری دارو بدی به بقیه.  داروهات مال خودته.  جمش کن. واسه من صحبت مرام و اینارم را ننداز،  هرکی بخواد میره دکتر براش تجویز میکنه،‌ فهمیدی؟‌ 

حالا دیگه همه ماتشون برده بود.  گفت خوب،‌ باشه.  قرصارو گذش تو جیبش
 
رفتم آشپزخونه شروع کردم ظرف شستن

آخر شب میگف که قرصاش دارن تموم میشن و باز باید بره دکتر.  میگف که میترسه که بره،  میترسید بستریش کنن باز

No comments: